Omen of Steel: the recep of The Angel of Evil - برایتبرن
بررسی ها | 29/05/2019 | توسط جورج رومر
عذاب دیده ، سبک دل ، عصبانی ، نادرست ، سفید ، سیاه ، سبز ، آبی ، بنفش ، زنان ، مردان ، خدایان ، پیر ، جوان ، بسیار جوان ، مودار ، خال کوبی ، آبزی ، سینمایی ، تلویزیونی ، متحرک. ما شاهد هستیم که ابرقهرمان ها از بیست سال پیش که به صحنه سرگرمی های جمعی حمله کرده اند ، از هر لحاظ ممکن کاهش یافته اند و به تدریج به عنوان موفق ترین روند در گیشه تثبیت شده اند. ما آنها را در کمدی ها ، تراژدی ها ، فیلم های دزدی ، بزرگ شدن ، فیلم های رزمی ، با خون آشام ها ، بدون خون آشام ها ، با فحش ها ، بدون فحش ها دیده ایم. PG-13 و Rated R. چه کار دیگری باقی مانده است؟ واضح است که وحشت! یا بهتر بگوییم ، حتی وحشت قبلاً هم انجام شده بود ، اما نه به این شکل. آهنگ تم!
به نظر می رسد که یک قرن از سخت گیری استودیوها برای ساخت یک فیلم ابرقهرمانی می گذرد ، فقط به شرطی که ستاره های بزرگی وجود داشته باشند و عناصر نادر به نفع یک محصول جذاب و جذاب جذاب باشند. امروز این واقعیت است که یک ابرقهرمان در داستان شما برای فروش یک پروژه وجود دارد ، همه چیز بعدی بعدا می آید. Evil Angel - برایتبرن دلیل اصلی آن است: فیلمی که توسط یک گیک حرفه ای (جیمز گان) تولید شده و با سوالی از خوانندگان شروع می شود (اگر سوپرمن بد بود؟) و آن را مطابق با ویژگی های سبک وحشت کم بودجه جیسون بلوم. چیزی خیلی بی نظیر بیست سال پیش در بهترین حالت Elseworlds دی سی ظاهر می شد و اگر آنها می شنیدند که در مدرسه با یکی از دوستانتان صحبت می کنید ، احتمالاً شما را کتک می زده اند. همچنین مطمئناً شما در مورد این موضوع با دوست دخترتان صحبت نمی کردید ، در واقع مطمئناً دختری در فاصله دو کیلومتری شما نبوده است ، و به جای آن در سینما دیروز پر از زوج هایی بود که برایتبرن را با هم می دیدند.
حالا یک عینک با حاشیه ضخیم که نواری از نوار در کنار هم نگه داشته است ، قرار داده و از شما می پرسم: فکر می کنید چه چیزی ما را در مورد ریشه های سوپرمن خیلی مجذوب خود می کند؟ من نمی خواهم با یک رابطه فلسفی که رابطه بین ابرقهرمانان و اساطیر یونان را سنگین می کند ، شروع کنم. این یک سوال روده است. اکنون تقریباً سی سال از فروش سوپرمن مانند گذشته گذشته است ، به طور چرخشی در DC آنها مجبورند معکوس هایی را ابداع کنند تا آن را مدرن و جالب کنند و این همیشه یک مبارزه است. سوپرمن ، ما به طور گسترده در مورد آن صحبت کرده ایم ، بیش از حد کلاسیک است ، بیش از حد اساسی است ، همه چیز برای رضایت مخاطبان باهوش امروز است. با این حال او یکی از آن شخصیت هایی است که ریشه های آن چندین بار بازگویی ، به روز ، اصلاح ، یکپارچه شده است.
قسم می خورم که یک شب اتفاق افتاد در کمیک Lucca برای من.
شاید ، به نظر من ، دلیل این واقعیت این است که این جایگزینی برای داستان مسیح است که می توانیم روی آن خیال پردازی کنیم ، تأمل کنیم و جرات کنیم ، زیرا هرگز با مقدسات مقدس کار نمی کنیم بدون اینکه ناگزیر کسی را خسته کنیم. برای بازگشت به ذکر Elseworlds ، موارد بسیار زیبایی وجود دارد که س themselvesالاتی مشابه سوالات برایتبرن از خود می پرسند: اگر سوپرمن در اتحاد جماهیر شوروی یا در شهر گاتهام فرود می آمد چه اتفاقی می افتاد. این روشی است برای پرسیدن همان چیز در مورد دین ، ??بدون ایجاد خشم یا جنگ های داخلی.
برایتبرن را از این نظر می توان خواند. برایان و مارک گان ، فیلمنامه نویسان ، به ترتیب برادر و پسر عموی جیمز ، ماهیت مسیحی ظهور سوپرمن را درک کردند و صادقانه آن را بر روی صفحه نمایش تولید کردند. با این حال ، جایگزینی مسیح با دجال. یک شهود ساده و درخشان که به آنها و دیوید یارووسکی کارگردان این امکان را می دهد تا ترسناکی را که در فیلم های ابرقهرمانی چشمک می زند فیلمبرداری نکنند بلکه یک فیلم ابرقهرمانی ترسناک واقعی را فیلمبرداری کنند. که پس از آن واقعاً نکته جالب در مورد برایتبرن است: کل مسیر قهرمان وجود دارد ، از کشف خود و قدرت هایش گرفته تا اقدام ، فقط منفی بازنگری می شود. این یک مثال نابودی است نه نجات ، که از سوپرمن آغاز می شود و با عنوان The Omen ادامه می یابد (دو فیلم ریچارد دونر ، تصادفی؟ فکر نمی کنم چنین باشد).
"سلام ، من نماینده وراث جری سیگل هستم. شما باید این دستور را امضا کنید. "
در این بین متاسفانه فیلمی وجود دارد که می توانست خیلی بهتر از آن باشد. برایتبرن فاقد جرقه است ، چیزی که آن را واقعا شگفت انگیز و جهانی می کند. از یک پیش فرض خیالی مرغوب شروع می شود و در همان طول موج می ماند. این دقیقاً همان چیزی است که تریلرها می گویند: سوپرمن دوباره به عنوان یک ترسناک Blumhouse بازدید کرد ، نه بیشتر ، نه کمتر. اگر این را بپذیرید ، لذت خواهید برد. اگر چیز دیگری می بینید ... شاید هنوز بتوانید به دنباله آن امیدوار باشید (بعداً به این موضوع خواهیم رسید).
مسئله این است که برایان و مارک گان بیش از حد درگیر هستند ، آنها بدیهی است که آنها بیش از حد مواد منبع را دوست دارند تا ریسک بیشتری داشته باشند. یا شاید آنها استعداد انجام این کار را ندارند. به هر دلیلی که باشد ، برایتبرن همیشه آسان ترین راه را انتخاب می کند ، راهی که برای کسب نتیجه به کمترین تلاش نیاز دارد. به عنوان مثال ، من امیدوار بودم که این یک بازتاب باشد
